نگاه سوم نگاهی بس روشن امّا پنهان فقط تو بدان
نگاه سوم نگاهی بس روشن امّا پنهان فقط تو بدان
کاش قلب ها آنقدر خالص بودند که دعاها قبل از پایین آمدن دستها مستجاب می شدند♣
آخرين مطالب
لینک دوستان.ودر انتها درگاه پرداخت

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نگاه سوم و آدرس negahesevom.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

در طول حیات هر انسانی موقعیتهایی وجود دارد که نقطه عطفی در زندگی او به شمار می آیند و چه زیباست که این نقطه عطف به سمت آگاهی و کمال باشد. قدم گذاردن در وادی ناشناخته و رسیدن به دانش و آگاهی شاید یکی از بزرگترین نقاط عطف در زندگی من بوده باشد. من هم مثل بسیاری از افراد، شناختم از جن تنها در گفته ها و شنیده هایی خلاصه می شد که بیشتر به افسانه و قصه نزدیک بودند تا واقعیت، ولی امروزه پس از ماهها تحقیق و مطالعه به این باور رسیده ام که جن یک افسانه و خرافه نیست، ?جن یک واقعیت مسلم است?.

جن و موجودات ماورا

موجودات ماوراء‌الطبیعه

شاید به جرات بتوان بحث در وادی موجودات ماوراءالطبیعه را به قدمت تاریخ بشری دانست، چه در میان عوام و چه در میان روشنفکران، دانش پژوهان ومحققین هر عصر. از این رو بعد از گذشت قرنها این بحث هنوز هم به همان تازگی دنبال شده و چنانچه وقتی نوشته ای، گفتگویی، داستانی و یا حتی فیلمی درمورد آن تهیه می شود از استقبال عموم برخوردار می گردد، چرا که بشر همیشه تشنه برداشتن حجاب از مستورهای پیرامون خویش است، تا بتواند حس غریزی کنجکاوی خود را نسبت به این موجودات، به طریقی تسکین بخشد. شاید یک وجه اشتراک را بتوان در میان عوام و روشنفکران و دانشمندان یافت و آن شک و تردید نسبت به واقعیت وجودی آنان است؛ چرا که حتی سیر تکاملی علم در قاره اروپا و امریکا هم نتوانسته آن را از محالات بداند و علی رغم همه پیشرفتهای علوم بشری هیچ راه حل علمی برای پی بردن به چگونگی این موجودات عنوان نشده و همه چیز مانند ازل در شک و تردید است. اما در جهان بینی اسلامی همه چیز زیبا و بجا آفریده شده است،حتی موجود ماوراءالطبیعه‌ای با نام ?جن?، موجودی که حتی برخی از مسلمانان، روشنفکران و دانش پژوهان در زمینه دینی یا به دیده شک و تردید در آن نگریسته، و یا سکوت کرده اند.

جن یک واقعیت است یا افسانه

در میان انسانها بر سر خلقت نظام عالم دو دیدگاه کلی وجود دارد، عده ای که همه چیز را ناشی از خلقت ذات الهی می دانند و گروهی دیگر که سرمنشا خلقت نظام عالم را در طبیعت جستجو می کنند. اگرچه میان آنان اختلاف نظرها بسیار عمیق و اساسی است، ولی هیچ یک از این دو گروه نتوانسته اند وجود موجودات ماوراؤالطبیعه را انکار کنند. آنهایی که خداباورند و به روح و معاد معتقدند (غیر از مسلمانان) از آنها به عنوان ارواح خبیثه و یا ارواح شریر و یا شیطان یاد می کنند، برخی هم آنها را موجودات فضایی قلمداد می کنند، مادیون هم که اعتقادی به ذات الهی و قدرت پروردگار ندارند، این موجودات را همان انسانهای اولیه ای می دانند که در سیر تکامل بین انسان و میمون حیران مانده و به شکل و شمایل غریب درآمده اند و یا حتی برخی از آنان معتقدند که اینان انسانهای وحشی و بدوی در اعماق جنگل هستند و گاهی خود را نمایان ساخته و موجب اذیت و آزار انسانهای متمدن می شوند. و اما مسلمانان : بنا به نص صریح قرآن، موجودات عالم به سه گروه گروه تقسیم می شوند: ۱ـ جمادات ۲ـ نباتات ۳ـ حیوانات؛ که یا دارای عقلند مانند انسان، فرشتگان و جنیان و یا فاقد عقل و شعورند مانند حیوانات و باز بنا به آیات نورانی قرآن کریم، باید بدانیم که بدون هیچ شک و تردیدی موجودی با نام ?جن? در جهان آفرینش وجود دارد که از نظر تکلیف و شایستگی مورد خطاب پروردگار قرارگرفته و مشابه انسان می باشد، چرا که، ۱ـ سی و چهار بار نام جن در قرآن کریم آورده شده است. ۲ـ هفتاد و دومین سوره قرآن با نام این موجود مزین گردیده است. ۳ـ احادیث و روایات فراوانی از پیامبر اکرم (ص)، حضرت علی (ع)، امامان و بزرگان علوم دینی در این خصوص، موجود بوده و در دسترس قرار دارد. ۴ـ به وسیله بسیاری از انسانها رویت شده اند. به آیاتی از قرآن کریم که وجود جن را مبرهن می داند اشاره می کنیم:
سپاهیان سلیمان از جن و آدمی و پرنده گرد آمده و به صف می رفتند. (سروه نمل، آیه ۱۷)
برای خدا شریکانی از جن قرار دادند و حال آن که جن را خدا آفریده است. (سوره انعام، آیه ۱۷)
بگو اگر جن و انس گرد آیند تا همانند این قرآن را بیاورند، نمی توانند، هر چند که یکدیگر را یاری دهند. (سوره اسرا، آیه ۸۸)
سخن پروردگارت بر تو مقرر شد که جهنم را ازجن و انس انباشته می کنیم. (سوره هود، آیه ۱۱۹)
ای گروه جنیان و آدمیان، اگر می توانید که از قطر آسمان و زمین بگذرید، بیرون روید ولی بیرون نتوانیدرفت مگر با قدرتی. (سوره الرحمن، آیه ۳۳)
مرحوم شیخ مفید در کتاب ?ارشاد? آورده است: ?در آثاری از ابن عباس نقل شده: زمانی که پیامبر اسلام (ص) به قصد جنگ با قبیله بنی مصطلق از مدینه خارج شد، هنگام شب به دره وحشتناک و صعب العبوری رسید. اواخر شب جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و خبر داد که طایفه ای از جن در وسط دره جمع شده و قصد مکر و شر و آزار و اذیت شما و اصحابتان را دارند?. (ارشاد ص ۳۹۹)
از حضرت امام صادق (ع) روایت شده : روزی حضرت رسول (ص) نشسته بود، مردی به خدمتشان رسید که بلندی قامتش مثل درخت خرما بود. سلام کرد، حضرت جواب داد و سپس فرمود: ?خودش و کلامش شبیه جن است?. سپس به او فرمود: کیستی؟ عرض کرد: من هام، پسر هیم، فرزند لاتیس، پسر ابلیس هستم (بحارالانوار ص ۸۳)
بانو حکیمه دختر امام کاظم (ع) گوید: ?برادرم امام رضا (ع) را دیدم که جلو در اتاقی با کسی صحبت می کرد در حالی که تنها بود، عرض کردم: با چه کسی سخن می گویید؟ فرمودند: فردی از جن آمده تا مسائلی بپرسد و از چیزهایی شکایت کند? (اصول کافی ص ۳۹۵)
علامه طباطبایی (ره) می فرمودند: ?روزی آقای بحرینی که یکی از افراد معروف ومشهور در احضار جن و از متبحرین در علم ابجد و حساب مربعات بود در مجلس ما حضور یافت،چادری آوردند، دو طرفش را به دست من داد و دوطرف دیگر را به دستهای خود گرفت. این چادر به فاصله دو وجب از زمین فاصله داشت. در این حال جنیان را حاضر کرد، صدای غلغله و همهمه شدیدی از زیر چادر برخاست. چادر به شدت تکان می خورد چنان که نزدیک بود از دست ما خارج شود. من محکم نگه داشته بودم، آدمکهایی به قامت دو وجب در زیرچادر بودند و بسیار ازدحام کرده و تکان می خوردند و رفت و آمد داشتند، من با کمال فراست متوجه بودم این صحنه، چشم بندی و صحنه سازی نبوده و صد درصد وقوع امر خارجی بوده است? (رجایی، تهرانی جن و شیطان ص ۴۷)
اینها شمه ای بود از آیات قرآن کریم و احادیث و روایات که هر گونه شک و شبهه ای را در وجود واقعیت جن به یقین تبدیل می سازد.

جن چگونه موجودی است؟

به واقع جن چگونه موجودی است و آیا می توان توسط علوم پیشرفته امروزی آن را اثبات کرد؟جن در لغت به معنای مستور و پوشیده است،همان طور که بچه در رحم و پنهان از چشم ما را ?جنین? گویند و جنت اشاره به باغی است که درختان آن مانع از به چشم آمدن زمینش می گردد. و شاید علت شک و تردید در وجود جن نیز همان مستور و پنهان بودنش از انظار و حس بشری است، که علت آن در ذات خلقتش نهفته است. قرآن کریم خلقت جن را چنین بیان می دارد:
و جان (که در بعضی از متون اسلامی آمده است، جان پدر جن است همان طور که آدم، پدر انسان) را پیشتر، از آتش زهرآگین آفریدیم. (سوره حجر، آیه ۲۷)
خدا انسان را از گل خشک شده ای چون خاک سفال آفرید و جنیان را از شعله ای بی دود. (سوره الرحمان، آیه ۱۴ و ۱۵)
مرا از آتش خلق کردی و او (انسان) را از گل آفریدی. (سوره اعراف، آیه ۱۲)
از این آیات در می یابیم که جن، آتش است و انسان از جنس خاک، و این چنین دریافت می شود که جنیان قبل از انسان خلق شده اند، و از آن جایی که هر دو از ماده آفریده شده اند پس مادی هستند، ولی دو تفاوت اساسی آنها را از سایر موجودات متمایز می سازد:
۱ـ می توانند خود را به هر شکل و قیافه ای درآورند (آکام المرجان) (به استثنای پیامبران و ائمه معصوم و بنا به برخی روایات حتی احدی از شیعیان).
۲ـ از چشم موجودات دیگر پنهانند. ملاصدرا پنهان و آشکار شدن جن را با هوا قیاس می کند و این طور عنوان می دارد: ?بدن های لطیف آنها در الطاف و نرمی متوسط بوده و از این رو آماده جدایی و یا گردآمدن هستند، چون گرد هم آیند قوام آنها بهتر گشته و مشاهده می گردند و چون جدا گردند قوامشان نازک و جسمشان لطیف می شود و از دیده پنهان می مانند، مانند هوا که وقتی ذراتش گرد هم می آیند غلیظ می شود و به صورت ابر درمی آید و وقتی ذرات از هم جدا می شوند لطیف شده و دیده نمی شوند.? (ملاصدرا، مفاتیح الغیب)
همین ذات وجودی جنیان به آنها این امکان را می دهد که خود را به هر شکلی و با هر حجمی درآورند، چه به اندازه سرسوزن و چه در اندازه اتاقی بزرگ. آنها به واسطه همین ویژگی، بعد زمان برایشان معنا ندارد، و مسافتی را که بشر مدتها باید آن را طی کند، در لحظه ای می پیمایند و اعمالی را که از توان انسان خارج است آنها به راحتی قادر به انجامش هستند. عمده ترین علت شک و تردید در وجود آنان هم همین پنهان بودن از چشم انسانهاست، که البته از نظر علمی هم توجیه پذیر است. چرا که در جهان هستی چیزهای زیادی وجود دارد که به چشم ما قابل رویت نیستند ولی قدرتشان از نظر جسمی از انسان به مراتب بیشتر است، مثل الکترونها، امواج الکتریسیته، نورهای ماورای بنفش، اشعه ایکس، باکتریها و ویروسها، آمیب ها، جانداران تک سلولی و از همه مهمتر ذات اقداس الهی که دیده نمی شود ولی کدام عقل سلیمی می تواند آن را انکار کند؟ بنابراین صرف این که با حواس خود قادر نیستم آنان را درک کنیم، دلیل بر نبودن آنها نیست.

نماد فِرَوَهَر،نماد زرتشت يا اثبات بازگشت روح؟

اين مقاله يك تحقيق ديني و علمي يا هرچيزي از اين دست نيست .گردآوري و ترجمه بعضي اطلاعات و افكارو تحقيقات … درباره نقش زيبا و تاريخي فروهر ميباشد كه سعي شده از منابع خارجي وايراني  معتبر در اين باره استفاده شود و اگر كمي پراكنده بنظر ميرسد بخاطر حجم زياد مطالب بوده كه سعي شده ، اهم آن به حضور سروران عزيز تقديم گردد.

نماد فِرَوَهَر،نماد زرتشت يا اثبات بازگشت روح؟

*** براي راهيابي به مطلب ابتدا گريزي به مبحث زرتشت  مي زنيم و سپس به اصل مي پردازيم .

 

اين كه زرتشت  حقيقتا در چه تاريخي وجود داشت يك معما باقي خواهد ماند با اينكه تاريخ هاي گوناگوني در اين باره ذكر شده اما اغلب حقيقي به نظر نميرسد . زرتشت به راستي كه بود؟ نظرات در اين مورد بسيار مختلف است اينكه يك معلم بزرگ بود يا يك پيامبر يا يك انسان وارسته يا حتي يك كشيش ! …  با اين تفاصيل آن چيزي كه مهم است اين ميباشد كه در طول تاريخ  نظرات وي هنوز باقي مانده است و از آن با احترام ياد ميشود .آن چه اغلب محققان بر آن باور دارند اين است كه وي به يك منبع متصل بوده است و يك شخص عادي نميتوانسته چنين ذهن فرازماني داشته باشد.

 

 

وي گفتار فلسفي بسيار دارد و شعر نيز ميگفته است با اين حال آن چه  در متون برجسته در تعريف از او نوشته اند اثر يا به  دستور خود وي نبوده است . در اوستا از زرتشت به عنوان يك شخصيت در گفتگو با اهورا مزدا استفاده ميشود و …  بهر صورت آن چه محرز است  تا 9 قرن بعد از حمله اعراب ، هنوز هم زندگي او را معجزه ميناميده اند.

براي يونانيان باستان بر اساس متون نوشته شده ، زرتشت ، چنان نمادي از از اسرار آميز ترين انسان ها بود كه وي را بزرگترين جادوگر تا به آن دوره  ميناميدند تنها وقتي در قرن 18 اوستا به غرب آورده شد دوباره معروفيت يافت  اين بار نه بعنوان ساحري اسرار آميز،  بلكه انساني توحيدي و با فلسفه هاي اخلاقي والاي انساني …  فلاسفه اي مانند كانت و ديدرو او را يك نمونه انساني به عنوان مدلي براي بهترين انسان ها ذكر كرده اند و ولتر نيز نمايشنا مه اي نوشت به نام * زرتشت* و همين طور رامئو آهنگ ساز فرانسوي يك اپرا به اين نام نوشت و …

( گفته مي شود وقتي او بدنيا آمد بجاي گريستن ، خنديد! و بعد اين خنده و لبخند معصومانه و زيباي او همه را به وحشت انداخت به گونه اي كه قصد فنا كردنش را كردند و …درباره زندگي او قطعا بسياري اطلاعات تام دارند ونيز در اين تحقيق به حقيقت آيين وي كاري نداريم . از اين رو به مباحث ديگر در اين زمينه كه طبق پژو هش هاي محققان ديگر انجام پذيرفته مي پردازيم.)

برگرديم سر اصل مطلب يعني نماد فروهر Faravahar **

 

 

 

چهره نماد فروهر كه نماد زرتشتيان ناميده ميشود، شبیه چهره انسان و در نتیجه ، نشان دهنده  ارتباط خود با بشر است.

 

* دو بال گشاده  با  سه پر اصلی،‌ در سه اشكوب (طبقه) فراگيري :

  • پندار نيك = هومت
  • گفتار نيك = هوخت
  • كردار نيك = هورشت

 

را ياد آوري مي كند و نشان وارستگی مشيا ( انسان)  از گرايش های ناهنجار است، تا به ياری آن، نيروی پرواز مينوي گرفته و به درجه ی رسايی و والا و سرانجام به‌ اهورامزدا برسد.
*  دامن يا دم  فروهر رو به پايين در سه اشكوب (طبقه ) نشان :

بد انديشی   =  دُژمت

بد گفتاری  =  دُژوخت

بد كرداری =  دُژورشت

 

است و ياد آوری می كند كه هر كسی بايد با زير پا گذاشتن  انديشه، گفتار و كردار ناپاك ( كينه، رشك، آز و بدی  ) را از خود دور سازد.

 

*     دو رشته آویخته: این دو رشته نماینده

سپنتا مینو  =  خوی خوبی

اَنگره مینو  = خوی بدی

 

است که همیشه ممکن است در اندیشه هرفرد ظاهر شوند.
این شکل در برخی اساطیر به شاهین یا علامت سلطنت تعبیر شده و در برخی جاها به سمبل فر ایزدی( فر هوور)  یعنی نیرویی که سبب برتری و حمایت از شهریار میشود) و به همین سبب در بالای سر شاهان هخامنشی دیده میشود).

 

* راهها به سمت صورت هدایت شده و دومی در پشت قرار گرفته است. این نیز نشان می دهد که ما باید به سمت خوب ادامه راه دهيم دور از بد شويم .
*  دایره در وسط تنه فروهر،‌  نشان می دهد که روح ما جاویدان است ،  نه آغاز دارد  و نه پایان.
*  یک دست از يك سمت به بالا ، که نشان می دهد كه  باید پيشروي كرد و ادامه داد . راست بودن دست نشان راستی است. افراشته به بالا بودن دست نشان ستايش به درگاه اهورامزدای يکتا همزمان با پيشرفت است.
*  از سوی دیگر دارای یک حلقه در دست  به عنوان رعايت  حلقه ای از اصول  ، به نمایندگی از وفاداری و صداقت است که اساس فلسفه زرتشت است. چپ بودن دست نشان شيفته بودن دل و جان به اهورامزدا است، چون دست چپ به دل نزديكتر است.

 

 

فروهر در باورسنتي زرتشتيان ، وجود انسان از چهار گوهر تشكيل شده استكه بهم پيوسته اند و از تاثير آنها بر يكديگر ،پويندگي و بالندگي از هر فرد سرچشمه ميگيرد. اين چهار جز عبارتند از ” تن وجان ” كه مربوط به جهان مادي اند و ” روان و فروهر ” كه مربوط به بعدمينويي سرشت آدمي هستند.

دراوستا از پنج نیروی باطنی بدین ترتیب سخن رفته‌است:

  1. اهو  ( جان )
  2. دئنا  ( وجدان )
  3. بئوذ ( قوهٔ ادراکه )
  4. اورون ( روان)
  5. فروشی ( فروهر )

نماد فروهر ميگويد:

رو ح انسان قبل از تولد تا به حال وجود داشته و تا وجودش و پس از مرگ نيز ادامه خواهد داشت تا آن قدر رشد كند تا به اتحادي معنوي به خدا برسد كه در اوستا به آن گفته ميشود:

  • Frasho – kereti*

تاریخچه Faravahar( فروهر)

 

 

در كتيبه هاي به جا مانده از مردم آنوناکی از سیاره نیبیرو، كه گفته ميشود به وجود آورنده تمدن سومریان بوده اند و  به دلیل تغییرات آب و هوایی و خشک شدن هوا در ۳۶۰۰ پیش از میلاد مجبور به ترک زمین شدند  نمادي مانند فر وهر ديده ميشود .

بجز اين سابقه طراحی نماد*  فروهر*  در الگويي از يك پرنده  با بال هاي گسترده در مصر باستان شناخته شده و   آغاز می شود.  در مصر باستان ،ااين  الگو،  پرنده تلطیف شده اي  است که به عنوان تصویر عقاب با  بال هاي گسترده شناخته شده است و وي‍ژگي آن نيز اينست كه ، یک پرنده در حال  پرواز نشان داده شده است با بالها و دم آن ، و در حاليكه پاها را  باز کرده اند.


تصویر عقاب با بال گسترده آن  در ایین و تشریفات نشانهای خانوادگی با  ویژگی خاص طرح شده بوده اند و چنين طرحي بار ها در طول تاريخ  در فرهنگ ها  استفاده  شده است  ،همين طور كه اكنون نيز در حال استفاده است  از جمله در آمریکا ، که به صورت  بال گسترده در   مهر و موم و  از ویژگی های دولت ایالات متحده استفاده مي شود.
با گسترش كشفيات باستان شناسي در مصر در گنجینه اوه  )آنخ آمون ) ankh – amoun است که بدن پرنده با سر انسان برجسته ، اين  نقش دوباره ظاهر ميشود.كه تا حدي نزديك به فر وهر در زرتشت است .  طراحی های مصری که از ویژگی های آفتاب دیسک با بال است و  این  آفتاب دیسک نشان دهنده Horus ، شاهین مي باشد..
اما دیسک بالدار از همان ابتدا تقريبا  نمادی از سلطنت الهی (  یا به نفع الهی براي  شاه) بوده است يا به اين عنوان هم استفاده شده است.

 

در سوریه نيز ، آن ، در مهر و مومي از تمدن میتانی (c.1450 – 1360 قبل از میلاد نشان داده شده است.


اما اين نقش ، باشكل انساني  و بدون شکل انساني هم ديده  می شود.

 

 

 


بدون شکل انسان ، آن را نمادی از) Shamash شمش )خداي آفتاب ميدانسته اند و  با چهره انسانی ، آن را نمادی از خدای ملت آشورميدانند كه  در بسياري از مهرو موم هاي حجاري شده ديده ميشود. اين نقش راه خود را در ميانه ی هزاره ی دوم به سمت آشور باز نمود.در آنجا خصوصيت هنری ويژه ای يافت. براي مثال نمونه هايي بر ويرانه هاي * توکولتیــنینورتا * (۸۸۴ـ۸۹۰پ م) * آشور نصير پال۲*  *۸۵۹ـ۸۸۳پ م  * و * شلمانصر ۳ ( shalmaneser 3) ظهور کرده اند.  چهره شاهانه  حجاري شده درون آن هم به نظر ميرسد با تكامل هنر،  طراحي بهتري شده اند و گويي بعد از آن براي بسياري از دول و تمدن ها بصورت ماندني به تصويب رسيد.

 

 

 

در ايران هم  در برش هاي  سنگ مقبره پادشاهان هخامنشی كه  در بيستون ایران حک شده، ديده ميشود

… آنچه عجيب بنظر ميرسد اينست كه هر كنده كاري با كنده كاري ديگر متفاوت است ! با اين حال  در یکی از آن ها ،نقش  بسیار بسیار شبیه به نسخه آشوری ( با بال مربع) است.

از  آن جايي كه آن چه در  تخت جمشید حجاری شده(مرکز سلسله هخامنشی )، که  جايگاه كمال  فروهر است پس دقيق تر،  مفصل و ریزتر پرداخته شده   است و به  کمال آن نزديك تر ميباشد اين را هم بگوييم كه بنظر ميرسد  اين نقش براي هخامنشيان بيش از يك فرم كه به صورت يك نماد باشد در پرسپوليس قرار داده شده است!

 

پژوهشگران بر اين نظر مشكوكند  كه آيا اين شكل انساني خداست براي زرتشتيان؟يا همان اهورا مزدا؟

آيا چنين است ؟

پاسخ زرتشتيان اين است كه  در آيين زرتشتي اهورا مزدا انقدر متعاليست كه با هيچ شكلي قابل تصوير كشيدن نيست پس اين نميتواند درست باشد و درست نيست .

 

با اين حال  ميتوان آن را به شكوه ايرانيان در زمان زرتشت نسبت داد كه با افتخار بر همه جا با عدل حكمراني مي شده است.

* مطلب جالب  ديگر اين كه  پس از هخامنشیان ، تصویر Faravahar ناپدید شده است از هنر عظيم پارسی!

هیچ مدرکی هم  برای آن كه بگوييم  به عنوان الگوي خدا بعد از… در هنر باقی مانده از دوره اشکانی ، وحتي بعد  آن وجود ندارد!

تنها در هنر از دوره ساسانیان با بازنگري به گذشتگان  حدود 250-650 میلادی  هنر ساسانی *کند اکو از  برخی از ویژگی های منحصر به فرد فروهر حفاظت و استفاده شد آن هم به عنوان نمادهای اصلی سلطنت ساسانی و حفاظت الهی آن هلال ماه در یک دایره بود ، با روبان جریان از دو طرف حلقه ….

 

بااين تفاصيل چرا از همان ابتدا اين همه تفاوت ميان اين  نقوش هست؟به طور واضح تر،  نماد زرتشت، با نقشي كه كنار قبرداريوش و بعضي نقوش در مكان هاي ديگرديده ميشود  ، تفاوت هاي عجيبي دارد ! شايد اين نقش مفهوم ديگري دارد؟

 

بعضي از محققان از جمله ، اميد معين با تحقيقاتش عنوان كرده اند  كه  اين نماد در خيلي جاها   با نظر زرتشتيان همخواني ندارد.براي مثال  وي چنين ميگويد:

 

 

 

سه ردیف پر در بالها!!
طبق گفته ی
زرتشتیان سه ردیف پر در هر بال فروهر اشاره به سه شعار زرتشتیان دارد: پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک
اما در کنار قبر داریوش بالهای نقش فروهر از
چهار قسمت تشکیل شده و در تصویری که پس از آن می آید، سه ردیف است

با توجه به تصویر فوق ما چه مفهومی را برای ردبف چهارم بالها می توانیم اضافه کنیم؟

 

 

 

دم یا دامن!!
بنا به گفته ی زرتشتیان، در قسمت
دامن یا دم فروهر، سه ردیف پر مشاهده می شود که نشانه ی پندار بد و گفتار بد و کردار بد است که باید زیر پا گذارده شوند.
اما در شكل زير كه از
نمای کتیبه بیستون گرفته شده تنها دو ردیف می بینیم که با تعریف امروزی این نگاره مغایرت دارد.

 

 

 

پیرمرد!!
پیرمرد
در تصاویر فوق که هر دو متعلق به زمان داریوش است نزد زرتشتیان اینطور تعریف می شود: “چهره ی پیرمرد سالخورده اشاره به شخص نیکوکار و یکتاپرستی دارد که رفتار و ظاهر مرتب و پسندیده اش سر مشق و الگوی دیگر مردمان است. حلقه دایره ای که در دست پیرمرد قرار دارد، نشانه پیمان با پرودگار و همبستگی ها است.”
در تصویر اول که از نقش رستم گرفته شده پیرمرد با لباس
و کلاه پارسی است. همین تصویر نیز در تخت جمشید با همین شمایل وجود دارد لیکن با سه ردیف بال. اما در بیستون پیرمرد نیکو کار نماد زرتشتیان لباس و کلاه اشوری و بین النهرینی بر تن دارد!! از شمایل چهره این اثر کاملا واضح است که او ماهییتی غیر پارسی دارد.
ممکن است
بگویید احتمالا حجاری که این نقش را می تراشیده فردی بین النهرینی بوده که در حکومت داریوش خدمت می کرده و با فرهنگ ایرانی اشنا نبوده اما آیا این حجار بین النهرینی مجاز بوده که در کتیبه طویل و عریض داریوش پرچم دولت اشور!  را بر روی کلاه پیرمرد سالخورده که نماد فروهر هم نیز می باشد، حجاری کند؟

 

 

اما اين دايره چيست؟

 

این دایره هیچ سابقه ای در هیچیک از نمادهای موسوم به فروهر در ایران ندارد جز بیستون و در عوض در چندین لوح بابلی میتوان آن را مشاهده کرد و تقریبا در تمام حجاریهای آشوری بشکل مچ بند به فراوانی استفاده شده.

حجاري ها ي تنديس با نقش دستبند و سطل را كه بخاطر داريد؟ نقش دستبند ها همان هست كه در سمت راست با فلش قرمز نشان داده و در تصوير چپ همان است با اندكي تغيير كه در لوح سومريان و كتاب معروف  سيچين ديده ايم.


تصویر
دیگری که بر ابهام این نماد می افزاید این است که نقش دیگری از نماد فروهر در موزه لوور وجود دارد. در این نقش نه تنها از حلقه دایره در دست پیرمرد که نشان پیمان با پرودگارست اثری نیست ؛ بلکه چهره همین پیرمرد سالخورده و نیکو کار نیز وجود ندارد.

 

 

 

با این وجود آیا می توان ادعا کرد این نقش نشان دین زرتشت است؟ چرا ساسانیان که یک حکومت دینی بر پایه زرتشت است، هیچ وابستگی به مفهوم فروهر نداشتند؟

 

 

اين نظر وي واقعا قابل تعمق است و حقيقتي در آن نهفته است. اما چيزي كه به زعم من ( نويسنده و مترجم متون  اين تحقيق) ايشان بدان اشاره نكرده است چيزي است كه شبيه پا در اين نقوش ميبينيم! كه گاهي مانند پاي حيوانات(سم)در نقوش زرتشتي  ! گاهي مانند پاي پرندگان به صورت سه شاخه ! گاهي به مانند گوي حلزوني شكلي مدوربه بيرون  ميباشد در صورتيكه اگر حالت جمع شدن براي چنگال پرنده اي باشد بايد به داخل باشد نه به سمت خارج !

ديگر اينكه گاهي كوتاه كوتاه نمايش داده شده و گاهي بلند و آماده براي فرود!

اما اگر اين موجود نشان يك نوع پرنده است چرا در حال بال زدن و با بالهاي مواج نقش بندي نشده است!!!و هميشه بالها بصورت باز هستند!

هيچ كس نميداند براستي فروهر چيست اما تاريخ نشان داده است كه چه قبل و چه كنون اين بعنوان نماد نعمت و فضل  الهي است . شايد گاهي  نشان دهنده شخصي است كه از آسمان آمده تا چيزي را رسميت ببخشد  .

 

 

و نيزعنايت بفرماييد به يك مطلب ديگر كه در بالا عنوان شد ( تكامل روح در حلقه وسط نقش ) يعني  هنگامی که زندگی انسان بر روی زمین به پایان رسیده ،روح انسان هاي خوب به زمين برميگردد كه اين ميتواند همان  الهام بخش برای باور یهودی و مسیحی در “فرشته نگهبان” باشد (انجیل متی)

 

در اين جا ميتوان به مطلبي اشاره كرد و آن اين كه، به  طور شگرفي در بيشتر اديان و…حتي ما  ايرانيان براي احترام به ارواح پاك انسان هاي خوب،  آخرين روز هاي سال را ( درست قبل از سال نو فارسي كه ماه مارس آنان ميشود)  براي احترام و تجليل از روح رفتگان  اختصاص داده مي شود كه گفته ميشود ارواح به زمين ميايند و …

.
افسانه هاو روایات اقوام  مصري نيز از اين نقش به عنوان فره وشي يعني ، ارواح مردگان كه می تواند مقبره خود را ترک پرواز كرده   در سرزمین ها  زندگی کنند ، استنباط ميكنند و اين فره وشي را لطف خدا ميدانند كه پس از مرگ باز هم وجود دارند تا به كمال برسند .

 

نكته اسرار آميزي كه با توجه به نكات مبهم در اين نقاشي و تشابه آن در همه اقوام و… وجود دارد يك ايده باطني است كه از اين طرح به عنوان يك وسيله هواپيما مانند بعنوان فرود روح انسان دوباره و پس از مرگ براي سير تكامل(با آن حلقه)  با بالهايش به صورت هاي گوناگون و بصورت نمادين چون مرد و پرنده و حيوان (در حالت تناسخ  يا روح در زمين) … وجود دارد كه افكار عرفاي بسياري را بخود مشغول كرده ..

 

 

 

براستي نماد فروهرچيست؟ نماد زرتشت يااثبات  بازگشت روح پس از مرگ به زمين ، سفينه اي از نيبيرو يا نماينده اي بال دار براي رسميت بخشيدن به موضوعي مهم بعنوان نمايند ه اي ازآسمان؟چرا با اينكه اينگونه بر فراز آثار تاريخي ما مي درخشد چون يك سر و راز مدفون شده در قلوب، نسل به نسل به ما نرسيده و از درك حقيقت وجود آن عاجزيم!؟

 

وقت آن است پس از هزار سال  گمنامی ، فروهر كه به رايگان از دیوارهای تخت جمشید در پرواز است و همچنان بر تارك آثار باستاني سرزمين  ايران ميدرخشد به زودي  با توجهات  مختلف  علاقمندان با كشف حقيقت ، معنای جهانی خود راكه  لبريز از نور ، عقل ، عدالت ، و فضل خدا می تواند باشد با الهام بخشيدن به جهانيان به ظهور برساند .

پيوست:

* جزیره مصنوعی نور که با طرح فروهر قرار است در اطراف شهر سیراف ( نزديك بوشهر) ساخته شود با كمك معماران بسياري در حال انجام است.    

** بسياري بر اين عقيده اند كه اين كلمه فروهر نيست و فرهوور درست است . از آن جايي كه استفاده از كلمه فروهر بيشتر باب بوده است از اين كلمه در اين تحقيق استفاده شده است.  فَروهَر یا صورت اوستائی آن فَروَشی یا در پارسی باستان فَرورتی و در پهلوی فَروَهر و در پارسی فروهر یکی از نیروهای باطنی است که به عقیدهٔ مزدیستان پیش از پدید آمدن موجودات، وجود داشته و پس از مرگ و نابودی آنها، به عالم بالا رفته و پایدار می‌ماند. به دين زرتشت *مزدیسنا* ميگويند .

 

*** برپايي ” عيد اموات ” (فرهور) يکي از مهمترين جشنهاي شب عيد نوروز باستان است، که در برخي از مناطق کشور در ايام نوروز برپا مي شود که در اين عيد که پيش از آغاز تحويل سال نو برگزار مي شود، مردم با سبزه و گل و شيريني به زيارت اهل قبور مي روند.
در جشن فرهور ايرانيان بر اين باور بودند که در پنج روز پاياني سال اموات و درگذشتگان شان از آسمان به روي زمين مي آيند، به همين جهت اقدام به خانه تکاني مي کردند        

****‌ چنبره ی (حلقه ی) در دست چپ فروهر: نشان پيمان سپند (مقدس) مشيا با اهورامزدا در پيوستن به اشويی است. اين نماد امروزه بگونه ی انگشتر پيوند (حلقه ی ازدواج) در همه ی جهان بكار گرفته می شود. زن و شوهر نيز با دادن انگشتر پيوند در دست چپ، پيمانی سپند را با يكديگر می بندند كه هميشه به يكديگر زنهار دار (وفادار) باشند     

***** در آيين زرتشت، بهشت برين يا دوزخ سوزان نويد داده نشده است !! دوزخ و بهشت در همين جهان است و هرچه بكنيم به خودمان برمی گردد.     

****** در آيين زرتشت ،  اهريمن (شيطان) هستی جداگانه ای نيست كه همواره در کمین باشد كه انسان را  گول بزند و او را از راه راست كژ كند! بلكه اين نيروی اهريمنی، در درون او جای دارد و اين اوست كه با پشت سر گذاشتن اين نيرو وتكامل ، توانا خواهد شد كه به اهورامزدا نزديك شود. اين انسان است كه هر لغزشی را گردن كسی می اندازد،كه  شيطانش مي نامند ، سستی او در برابر دشواری ها و سختی ها است. .     

*******  اين حلقه مدور در اين نگاره ها هم ديده ميشود و نيز شبيه اين دو دستبند طلا در موزه لوور است.



آیا جن ها برتر از انسانند؟

همه ما واژه ?از ما بهتران? را به کرات شنیده ایم. این واژه در فرهنگ عامیانه ما اغلب برای جن به کار می رود ولی آیا واقعا این چنین است؟ آیا جن موجودی برتر از انسان است؟ خداوند در قرآن کریم می فرماید: ?و ما فرزندان آدم را بر بسیاری از مخلوقات خود برتری و فضیلت کامل بخشیدیم.? (سوره اسرا، آیه ۷۰)
و همچنین واجب شدن سجده شیطان و فرشتگان بر انسان نیز، خود دلیلی برای برتر بودن نوع انسان است در پیشگاه خداوند. یک انسان کامل بر همه موجودات برتری دارد و حتی بعضی از انسانها که راه برقراری ارتباط با جنیان را می دانند (مدیوم‌ها) می توانند بر آنها تسلط یابند. باز به قرآن کریم استناد می کنیم که می گوید: ?از پریان بودند که به فرمان پروردگارش برایش کار می کردند و هر که از آنان از فرمان سرمی پیچید به او عذاب آتش سوزان را می چشاندیم. برای وی هر چه می خواست از بناهای بلند و تندیسها و کاسه هایی چون حوض و دیگهای محکم می ساختند. ? (سوره سبا، آیه ۱۲و ۱۳)
اگر چه قرآن کریم در مورد تسلط بر جن فقط از حضرت سلیمان یاد کرده است ولی در بسیاری از کشورها و حتی در کشور خودمان هم نمونه های زیادی دیده شده که اشخاصی با عنوان جن گیر و یا احضارکنندگان ارواح توانسته اند از آن ها بهره گیرند، که البته در مبحثی جدا به آن خواهیم پرداخت. در هر حال باید دانست که در پیشگاه خداوند انسان، اشرف مخلوقات است و یک انسان کامل و مومن بر همه خلایق برتری دارد.

حیات و زیستن جن بر روی زمین چگونه است ؟

بنا بر آیه کریمه قرآن:

این موجود عجیب پیش از آفرینش انسان، خلق شده است. (سوره حجر، آیه ۲۷)
جنیان از شعله های آتش آفریده شده اند. (سوره الرحمن، آیه ۱۴)
جنیان چون انسانها دسته دسته به دنیا آمده اند، تا زمان مرگ زندگی کرده و بعد به جهان آخرت خواهند رفت. (سروره فصلت، آیه ۲۵)
آنها نیز نر و ماده دارند. (سوره جن، آیه ۶)
آن ها نیز تمایلات نفسانی دارند. (سوره الرحمن، آیه ۵۶)??????????????????????????????????? ?تعداد جنیان بیش از آدمیان است. (سوره انعام، آیه ۱۲۸)
همان طور که پیش از این گفته شد، جن موجودی است مادی که از آتش خلق شده است. از آنجایی که ماده است، بنابراین حیات دارد و از آنجایی که دارای حیات است و طبق آیات الهی زاد و ولد می کند پس نر و ماده دارد، خواب و خوراک دارد و پایان زندگی اش با مرگ توام است و باز بنا بر آیات کریمه، زندگی پس از مرگ نیز خواهد داشت که در مبحث دیگری به آن خواهیم پرداخت.

تغذیه جنیان

از آنجا که هر موجودی برای ادامه حیات خود احتیاج به تغذیه و خوراک دارد جنیان نیز به طور قطع از چیزهایی تغذیه می کنند. چنان که ?ابن بابویه? نقل کرده است: ?گروهی از طایفه جن خدمت پیامبر اکرم (ص) شرفیاب شدند و عرض کردند: ای رسول خدا چیزی برای خوردن به ما عطا فرما، حضرت هم استخوان و بازمانده غذا را به آنها عطا کرد.? (وسایل الشیعه، جلد۱، ص ۲۵۲)
و نیز امام صادق (ع) می فرماید: ?استخوان و ضایعات غذای جنیان است?. (وسایل الشیعه)

سخن گفتن جنیان

فطرت انسان به گونه ای است که او را محتاج به سخن گفتن و ارتباط برقرار کردن با همنوعان خود ساخته است. از طرفی اصوات در حیوانات هم به طریق علمی و هم تجربی ثابت شده و همچنین در قرآن و روایات ذکر شده که بعضی از پیامبران (مانند حضرت نوح و سلیمان) زبان حیوانات را دانسته و می توانستند با آنها سخن گویند، در جنیان نیز به همین گونه است، از آنجایی که جنیان نیز مادی هستند و زندگی اجتماعی آنها ایجاب می کند که با یکدیگر سخن بگویند، پس به طور قطع و یقین آنها اصواتی برای انتقال مفاهیم به یکدیگر دارند ولی در فهم ما نیست. البته کسانی می توانند به طریقی حرفهای آنها را دریابند و با آنها سخن گویند; چنانکه حضرت رسول و برخی از امامان با آنها صحبت می کردند و افرادی بنا بر تواناییهای خاصی می توانند با آنها ارتباط برقرار کنند. (ارتباط دهندگان یا جن گیران) از امام صادق (ع) نقل شده است : ?روزی امیرالمومنین (ع) در کوفه بر فراز منبر مشغول خطبه بود که ناگهان اژدهایی در حالی که به شدت به طرف مردم می دوید و آنها از او می گریختند پدیدار شد. حضرت فرمود: ?راه را برای او باز کنید. ? اژدها جلو آمد و از منبر بالا رفت و پاهای حضرت (ع) را بوسید و خود را به پاهای مبارک حضرت مالید و سه بار دمید، سپس پایین آمد و رفت و حضرت خطبه را ادامه داد. وقتی مردم توضیح خواستند ایشان فرمود: او مردی از جن بود که می گفت : فرزندش را یکی از انصار به نام جابر بن سمیع، بدون این که به او آزاری رسانده باشد با سنگ کشته است و اکنون خون فرزندش را می طلبید.? (بحارالانوار، ص ۱۷۲) قابل ذکر است، دری که اژدها از آن وارد و خارج شده بود به ?باب الثعبان? (درب اژدها) مشهور شد.
پس از شهادت امیرالمونین (ع)، معاویه که نمی خواست ذکری از فضایل آن حضرت گفته شود دستور داد فیلی آوردند و به آن در بستند. آن‌قدر فیل را در آنجا نگاه داشت تا به باب‌الفیل مشهور شد و هم اکنون نیز، ?باب الفیل? (درب فیل) نامیده می‌شود.

 


اسما خداوند متعال

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ دو شنبه 7 مرداد 1392برچسب:ترویج احساسات,بکار گیری نیروهای درون: عکس,عکس طبیعت,عکس منظره, ] [ 1:20 بعد از ظهر ] [ فخـــــــــــــــــــــــــــــاری♣سخنانی از بزرگان♣جمع آوری بعضی مطالب مفید از سایتهای دیگر♣استفاده از احادیث و گفته بزرگان ♣رجوع به کتابهای تاریخی دنیا♣منابع ارزشمند روانشناسی♣بحث های ریاضی♣اشکال هندسی♣داستان ها و گفته های قرانی♣ ]

.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

نگاه سوم دریچه ایی بسوی روشنایی آرامـــــــــــــــــــــــــــــــش نیایـــــــــــــــــــــــــــــــش خودســــــــــــــــــــــــازی شـــــــــــــــــــــــــکرگزاری متجلی ساختن آرزوها و خواسته ها ♥♥♥♥♥♥ مــــــــــــــــــــــــــــراقبــــــــــــــــــــه ♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣ اگه از آن دسته انسانهای عجول وشتابزده هستید. اگه فقط نتیجه برای شما مهم است. اگه نمیتوانید صبر و حوصله پیشه خود سازید. اگه علت ها واما ها واگرها وچراهاباعث شده ناامیدی را پیشه کنید به نگاه ســـــــــــــــــــــوم ادامه ندهید نگاه سوم شکیابایی وصبر از شما میخواهدتا برای شما روشنایی به ارمغان آورد به نگاه سوم خوش آمدید ◘◘◘◘ انسانها باید بیاموزند که نمی توانند کسی را وادار کنند که عاشق شان باشد، تنها کاری که می توانند بکنند این است که خودشان او را دوست بدارند . بیاموزند که فقط چند ثانیه طول می کشد تا زخم هایی عمیق در قلب کسانی که دوست شان داریم ایجاد کنیم، اما سال ها طول می کشد تا این زخم ها را التیام بخشیم . بیاموزند ثروتمند کسی نیست که بیشترین ها را دارد بلکه کسی است که به کمترین ها نیازمند است . بیاموزند انسان هایی هستند که ما را دوست دارند فقط نمی دانند که چگونه احساساتشان رابیان کنند . بیاموزند که دو نفر می توانند با هم به یک نقطه نگاه کنند اما به همان یک نقطه دو دید مختلف داشته باشند . بیاموزند کافی نیست که فقط دیگران را ببخشند بلکه باید بتوانند خود را نیز ببخشند. دیگر وبسایت و وبلاگ های ما balhayeparvaz.loxblog.com وnegahesevom2.loxblog.com وzarrinmadarkavir.ir وfakharii.loxnlog.com
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 103
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



پخش ویدیو